بایگانی برچسب برای: اخبار سینمای جهان

واکنش شدید نیوشا ضیغمی به خبرنگاران

دوست عزیزبازیگر هم خانواده دارد!

واکنش شدید نیوشا ضیغمی به خبرنگاران و نشریات زرد درباره سرک‌کشیدن به زندگی خصوصی‌اش، نیوشا ضیغمی در نامه‌ای به انتشار برخی اخبار در مجلات و تیترشدن خصوصی‌ترین مسائل زندگی‌اش اعتراض کرد.

ادامه مطلب

تلویزیون حق پخش اسم و تصویر مهران مدیری را ندارند

دنیای اقتصاد – خسرو یعقوبی : ابوالحسنی در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره عدم نام‌بردن از مهران مدیری در تبلیغات تلویزیونی فیلم «تهران 1500» اظهار کرد:از سوی بازرگانی صدا و سیما به ما اعلام شد که نام ایشان را از تیزرها حذف کنیم.

آخرین آمار فروش فیلم‌ها در سینماهای تهران

«سعادت آباد» به كارگرداني مازيار ميري ۵۳۰ ميليون تومان و «پرتقال خوني» به كارگرداني سيروس الوند ۱۰۲ ميليون تومان فروخته‌اند.

 دانش روز – خسرو یعقوبی : علي سرتيپي ـ مدير عامل موسسه فيلميران ـ در گفت‌وگويي با ايسنا، از فروش ۳۵ ميليون توماني «سعادت آباد» جديدترين ساخته مازيار ميري در پنج شنبه گذشته خبر داد و افزود: «سعادت آباد» كه تا كنون هفته‌ي چهارم اكران را پشت سر گذاشته است، ۵۳۰ ميليون تومان‌فروخته است.

وي فروش «پرتقال خوني» به كارگرداني سيروس الوند را هم رضايت بخش دانست و گفت: «پرتقال خوني» روز گذشته ۲۲ ميليون تومان فروخت و مجموع فروش ۱۰۲ ميليون توماني اين فيلم تا كنون، نشان دهنده‌ي اين است كه مردم اين فيلم را دوست داشتند.

فرجي ـ مدير سينماهاي حوزه هنري ـ نيز فروش «يه حبه قند» رضا ميركريمي را تا چهارشنبه ۳۲۷ ميليون تومان اعلام كرد.

وي درباره فيلم «راه آبي ابريشم» به كارگرداني محمد بزرگ نيا هم گفت: اين فيلم تا چهارشنبه ۸۳ ميليون تومان فروخته است.

علي اكبر ثقفي درباره فروش فيلم «مرگ، كسب و كار من است» هم خبر داد: اين فيلم در ۷ سينما در حال اكران است و پس از ۱۵ روز، ۲۲ ميليون تومان فروخته است.

تهيه كننده‌ «مرگ كسب و كار من است» از اين آمار فروش اظهار نارضايتي كرد و گفت:در نيمه دوم سال به دليل چرخشي شدن اكران فيلم‌ها، شرايط ايده‌ال نيست.

حبيب اسماعيلي ـ پخش كننده «خانواده ارنست» ـ به كارگرداني محسن دامادي از فروش ۸ ميليون توماني اين فيلم در طول يك هفته خبر داد.

وي معتقد است: شرايط در حال حاضر اصلا خوب نيست، تعداد سينماها كم و تعداد فيلم‌هاي بر روي پرده بسيار زياد است و شرايط نسبت به شش ماه اول سال سخت‌تر شده است.

اینجا بدون ملودرام‌های خانوادگی

می گویند قصه‌های دنیا تمام شده است و هر فیلم و سریال یا داستان و رمانی تکرار همان حرف‌هایی است که بیان شده. با این حال فرمالیست‌ها هویت و سویه اصلی هر درامی را در ساختار بیرونی و شیوه روایت آن می‌دانند.

اما هیچ کدام از این دو نظر را نمی‌توان درباره سریال‌های ایرانی صادق دانست چرا که ظرفیت‌ها و سوژه‌های زیادی وجود دارد که تلویزیون به سراغ آن نرفته است.

اکنون مدتی است که شاهد پخش سریال‌هایی هستیم که فارغ از ضعف و قوت‌های‌شان از حیث دراماتیکی دست کم به سراغ سوژه‌های تازه و متفاوت تری رفته‌اند و این می‌تواند مسیر تازه‌ای را برای سریال‌سازی‌ فراهم کند. سال‌ها بود که تلویزیون به‌رغم ساخت سریال‌های متعدد بازهم از سوی مخاطبان و منتقدان مورد انتقاد و اعتراض قرار می‌گرفت به یک جرم و آن‌هم چیزی نبود جز تکراری بودن قصه‌ها و کلیشه‌ای شدن سوژه‌ها. نمایش سریال‌های خارجی هم این فرصت را برای بینندگان این رسانه فراهم می‌کرد تا به مقایسه این سریال‌ها بپردازند و یا از تماشای مجموعه‌های ایرانی صرف‌نظر کنند.

واقعیت این‌است که اکثر سریال‌های ایرانی دارای سویه ملودرام یا خانوادگی بودند که برخی عناصر و مولفه‌های داستانی مثل ازدواج و طلاق به شکل موتیف وار در آنها تکرار می‌شد و تماشاگران تلویزیون به واسطه بازتولید مدام اینگونه آثار به راحتی می‌توانستند با دیدن چند قسمت ابتدایی سریال تا پایان ماجرا را پیش‌بینی کنند. در واقع سویه خانوادگی این سریال‌ها آنقدر برجسته و پررنگ بود که به‌تدریج سریال‌های تلویزیونی با سریال‌های خانوادگی مترادف شد و مضمون و درونمایه اثر با فرم و ساختار روایی آن هم معنا فرض شد. اکنون به‌ویژه در یکی دو سال اخیر شاهد تحولاتی هرچند اندک در مضامین و محتوای سریال‌های ایرانی هستیم که در کنار شیوه پخش و فرم آن به طرح و بیان سوژه‌های تازه‌تری توجه می‌کند که مجموعه‌های تلویزیونی کمتر به سراغ آنها رفته بودند. هرچند که همین آثار هم به‌دلیل فقدان سابقه و تجربه قبلی از ضعف‌های متعددی رنج می‌برند اما همین ساختارشکنی و حرکت به سوی تجربه‌های تازه در سریال‌سازی‌ قدم مثبتی است که می‌تواند فضا و بسترهای تازه و فراخ تری را برای تلویزیون فراهم کند تا از کلیشه موضوعات خانوادگی خارج شوند و تجربه‌های دیگر زیست – جهان انسان‌ها را دستمایه کار خود قرار داده و به تصویر بکشند. ضمن اینکه همین ایده‌ها و سوژه‌های تازه هم می‌تواند در قالب یک قصه خانوادگی روایت شود تا متناسب با ذائقه مخاطب ایرانی هم باشد.

شهردقیانوس

خوشبختانه تمرکز گرایی در سریال‌های تلویزیونی درحال کاهش بوده و کارگردان‌ها به‌تدریج به سراغ لوکیشن‌ها و قصه‌ای خارج از پایتخت و فضاهای آپارتمانی می‌روند. مثلا در سریال «شهر دقیانوس» قصه در منطقه جیرفت استان کرمان و اطراف آن رخ می‌دهد که بازنمایی تصاویر از جغرافیا و بافت طبیعی و فرهنگی منطقه همراه بوده و به لحاظ مضمون نیز به سراغ یک قصه رئالیستی که دارای وجوه اجتماعی – فرهنگی است می‌رود و قاچاق اشیای عتیقه و کشف تمدنی کهن در این منطقه را دستمایه داستان خود قرار می‌دهد و در واقع یک دغدغه ملی را به تصویر می‌کشد. واقعیت این است که سریال‌سازی‌ به‌عنوان یکی از برنامه‌ها و آیتم‌های اصلی فعالیت‌های تلویزیونی واجد 2مولفه و امتیاز مهم است که یکی برساخته ماهیت رسانه‌ای آن و دیگری ناشی از کارکرد نمایشی آن است.

هرچند که سهم و میزان این دو در سریال‌های مختلف به تناسب نوع رویکرد و ساختار روایی اثر متفاوت است. شاید در وهله اول به‌نظر برسد که سریال‌سازی‌ در جهت پاسخ به نیاز سرگرم شدن مخاطب تولید می‌شود اما این سرگرمی یک سوی سکه تلویزیون بوده و قطعا اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی در رسانه ملی از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار است. سریال‌هایی از جنس شهردقیانوس مبنای درام خود را براساس یک اتفاق واقعی که با هویت و منافع ملی آمیخته است قرار داده و با شفاف‌سازی‌ و افشاگری درباره قاچاق اشیای عتیقه در منطقه جیرفت ضمن آگاهی دادن به مردم درباره این واقعه تلخ هم آنان و هم مسئولان و مدیران فرهنگی – سیاسی را نسبت به این رخداد و اتفاقات مشابه حساس کرده است.

از یاد رفته

در سریال «از یاد رفته» که تا اینجای کار مورد توجه بسیاری از مخاطبان قرار گرفته اگرچه قصه‌ای بکر ندارد و روایت طولانی یک سرنوشت فردی را محور قرار داده اما با اهتمام به ساختار بصری و زیبایی شناسی در فرم و لوکیشن‌هایی که برگزیده قابل توجه و تقدیر است. استفاده از طبیعت بکر شمال و تاکید بر زیبایی‌شناسی ساختار بصری قصه را نباید در تولید سریال‌های تلویزیونی دست کم گرفت که می‌تواند علاوه بر ایجاد تنوع در مجموعه‌سازی‌‌ها به شناسایی و تبلیغ ظرفیت‌ها و سرمایه‌های بومی مناطق مختلف ایران کمک ‌کند. البته سرمایه ملی صرفا در طبیعت و جغرافیا و تاریخ خلاصه نمی‌شود و شخصیت‌های تاثیرگذار در ساحت‌های مختلف به‌عنوان سرمایه‌های انسانی نیز جزئی از همین فرایند محسوب می‌شوند که سریال «شوق پرواز» یدالله صمدی را می‌توان مصداقی از آن دانست. به تصویر کشیدن زندگی حرفه‌ای و اخلاقی یک قهرمان ملی مثل شهید بابایی فارغ از وجوه دراماتیک و سرگرم کننده‌اش نسل جدید را با قهرمان‌های واقعی جامعه خود آشنا می‌کند و جایگزین قهرمان‌های مجازی و سینمایی و حتی قهرمان‌های تاریخی می‌کند که دست‌نایافتنی هستند.

وضعیت سفید

اما یکی از متفاوت‌ترین سریال‌های در حال پخش سیما، سریال «وضعیت سفید» حمید نعمت‌الله است که هم ساختار و روایت متفاوتی دارد وهم در ژانر و گونه‌شناسی خود نیز یک اتفاق جدید به حساب می‌آید. پرداختن به وضعیت اجتماعی و سبک زندگی مردم درزمان جنگ، با رفتن به دوره تاریخی معاصر در دهه 60 حس نوستالژیک مخاطب را برانگیخته و با تماشاگران خود به گذشته ها می‌رود. حتی اگر بیننده‌ای با تماشای این سریال سرگرم نشود و لذت نبرد یا اصلا متوجه قصه آن نشود چنانچه به‌نظر می‌رسد که وضعیت سفید چندان هم دغدغه قصه ندارد اما با تداعی خاطرات گذشته و بازنمایی سبک زندگی در دهه 60 و شرایط اجتماعی زمان جنگ، آن را به سریالی لذت بخش تبدیل کرده است.

سریال‌های جدید تلویزیون به شعور مخاطب و ذائقه‌های مختلف آنها احترام گذاشته و به ایجاد تنوع و تکثر در سریال‌سازی‌ توجه و التزام بیشتری دارد. کافی است یک‌بار مجموعه سریال‌های تلویزیونی که در طول هفته پخش می‌شود را به‌طور اجمالی در ذهن خود مرور کنید تا متوجه تنوع در سوژه و روایت و اجرای آن شوید. البته این به معنی فقدان ضعف و کاستی در آن نیست، بلکه توجه به سوژه‌های تازه‌تر در سریال‌سازی‌ است. هرچند در همه این مجموعه‌ها ردپای قصه‌های خانوادگی را می‌توانیم پیدا کنیم اما ساخت و تولید این مجموعه‌ها نشان می‌دهد که تلویزیون به‌تدریج خود را از ملودرام‌های صرفاً خانوادگی رها می‌سازد و دامنه مضامین و قصه‌های خود را در ساحت‌های دیگر اجتماعی – انسانی می‌گستراند.

حمله به دستمزد بالای هدیه تهرانی

هدیه تهرانی 100 میلیون دستمزد می‌گیرد، اما در پیش‌بینی فروش حتی 10 میلیون از دستمزدی که گرفته را هم نمی‌تواند برگرداند! ادامه مطلب

خودکشی دختری که اسیر بازیگر سینما شد

چه كسي پاسخگوي اين جنايت هولناك است ؟!
اين روزها خبر دعوت از «آنجلينا جولي» و مسائل حاشيه اي آن نقل برخي از محافل و رسانه هاست يكي تكذيب مي كند و ديگري تأييد. يكي دم از ضرورت ارتقا و اعتلاي سينماي ملي با دعوت از اين هنرپيشه معلوم الحال مي زند! و ديگري جامعه هنري ما را پر از آنجليناجولي و نسخه هاي بالاتر از آن مي داند كه قابل صادر كردن به كشورهاي ديگر هم هستند و شاهد مثال هم مي آورد. ادامه مطلب

جدائی نادر از سیمین فیلم برگزیده ونکوور

تازه‌ترین ساخته اصغر فرهادی در جشنواره بین‌المللی فیلم ونکوور برنده جایزه انتخاب مردم شد.
دانش روز – خسرو یعقوبی: به گزارش خبرآنلاین، «جدایی نادر از سیمین» برای دریافت جایزه اصلی جشنواره ونکوور ۳۷۵ فیلم دیگر را شکست داد.

تماشاگران جشنواره همچنین «ترانه‌ خود را بخوان» به کارگردانی سوزان روستاک را به عنوان بهترین فیلم غیرداستانی و «استارباک» ساخته کن اسکات را به عنوان بهترین فیلم کانادایی انتخاب کردند.

«Peace Out» به کارگردانی چارلز ویلکینسن فیلمساز کانادایی هم بهترین مستند جشنواره از نگاه سینماروها معرفی شد.

جشنواره بین‌المللی فیلم ونکوور ۲۹ سپتامبر تا ۱۴ اکتبر در کانادا برگزار شد.

«جدایی نادر از سیمین»‌ پارسال در جشنواره فیلم برلین جوایز خرس طلایی بهترین فیلم و خرس‌های نقره‌ای بهترین گروه بازیگران زن و بهترین گروه بازیگران مرد را دریافت کرد و اخیرا در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو دومین فیلم منتخب تماشاگران معرفی شد.

لیلا حاتمی، شهاب حسینی، پیمان معادی، ساره بیات، سارینا فرهادی، علی اصغر شهبازی، بابک کریمی، شیرین یزدان‌بخش، کیمیا حسینی و مریلا زارعی در این فیلم بازی می‌کنند که به نمایندگی از ایران در بخش فیلم خارجی‌زبان هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار حضور دارد.

قراردادهای مالکیتی هدیه تهرانی و بهرام رادان

مالکیت بازیگران در فیلم در سینمای ایران باب می‌شود؟
اهمیت بازیگران در سینمای ایران در حال افزایش است و قابل انتظار بود که گام بعدی پس از بالا بردن دستمزدها، شراکت بازیگران مشهور در مالکیت فیلمی باشد که در آن حضور دارند. این البته به خودی خود اتفاق ناجوری نیست و در کشورهای صاحب صنعت سینما هم رواج دارد.

این شریک کردن بازیگران در سود و مالکیت فیلم، می‌‌تواند حتی رقم دستمزدها را واقعی‌تر کند و ستارگان سینما را در موقعیت حرفه‌ای‌شان قرار دهد. این روش حتی به بازیگران کمک می‌کند تا فرصت حمایت بیشتری از آثار مستقل داشته باشند. ادامه مطلب